و تو یه پرنسسی
برای دوشنبه 24 فروردین 94 وقت ویزیت داشتم و قرار بود جنسیت هم معلوم شه .. با کلی هیجان پا شدم رفتم ولی منشی دکتر گفتن باید برگردید ، دکتر عمل داره و باید بره خیلی ناراحت شدم ولی چاره ای نداشتم همه منتظر خبر از طرف من بودن ولی بهشون گفتم که نشد .. بله برون عمو احمد هم بود و خیلی بهمون خوش گذشت .. 31 فروردین 94 وقت دوباره گرفته بودم .. دقیقاً یه هفته بعد از تاریخ قبلی و خدا میدونه چه هیجانی داشتم زن عمو فهمیه هم امروز از دکتر من وقت داشت و رفتیم داخل .. ولی شما پاهای کوچولو تو جمع کرده بودی و نذاشتی خانم دکتر ببینه ، هرکاری هم کردیم پاهاتو باز نکردی دکتر بهم گفت برو چیزای شیرین بخور و عصری برو سونو گرافی.. ...